منو بابای دلمون برات تنگه

بدون عنوان

خدایا نمیخواهی این انتظار را پایان دهی اینجا خیلی ها به گریه هایم میخنددند ...

نویسنده : رزا

18:00

31 ارديبهشت 1393

143 9 10 ادامه مطلب

بدون عنوان

الو ........الو ...صدایم به بهشت میرسد؟؟؟؟؟؟من میخوام با فرشته خودم صحبت کنم......... اینجا از همه چی گذشتم حتی ازنفس کشیدن ...به خاطر تو ..خودت را زودتر برسان یک نفر دارد پشت خط جان میکند ...

نویسنده : رزا

15:58

29 ارديبهشت 1393

122 6 10 ادامه مطلب

بدون عنوان

دلت را بدون من چه طور ارام میکنی .؟؟..راهش را به من هم نشان بده ....دیوانگی دلم برایت رام شدنی نیست....راستی تا به حال برایم دیوانگی کرده ایی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...

نویسنده : رزا

21:04

25 ارديبهشت 1393

115 7 11 ادامه مطلب

بدون عنوان

اگر این روزها کمتر میخندم نگران نباش همه را نذر آمدنت کرده ام ...

نویسنده : رزا

9:42

20 ارديبهشت 1393

163 2 8 ادامه مطلب

بدون عنوان

غصه دوریت این شبها تنها قصه ایی است که کلاغش به خانه نمیرسد ...

نویسنده : رزا

12:55

16 ارديبهشت 1393

166 1 13 ادامه مطلب

بدون عنوان

تا به حال با بغض خندیده ایی؟؟؟.. امتحان نکن کار هرکسی نیست......... ...

نویسنده : رزا

22:57

14 ارديبهشت 1393

137 0 6 ادامه مطلب

بدون عنوان

حواست را پرت میکنم خیسی چشمانم را نبینی .... شاید برای همین حواست به دلتنگیم نیست ...

نویسنده : رزا

11:55

9 ارديبهشت 1393

138 0 17 ادامه مطلب

بدون عنوان

این راه بی تو به اوج هم برسد برایم تفاوتی ندارد ...... ...

نویسنده : رزا

10:04

8 ارديبهشت 1393

125 1 6 ادامه مطلب

بدون عنوان

چرا به دستانم اطمینان نمیکنی کمی دست خدا را اهسته تر بگیری دستت در دستان من است....... ...

نویسنده : رزا

13:43

4 ارديبهشت 1393

157 1 12 ادامه مطلب

بدون عنوان

مگر چه قدر یادت سنگین است ....که هربار یادت میافتم سینه ام تنگی میکند وچشمانم میسوزد ...

نویسنده : رزا

13:26

4 ارديبهشت 1393

118 1 0 ادامه مطلب

1 2